مراقب بیش از نیازهایمان باشیم.
اندازه نیاز خوب است بیش از نیاز حساب دارد
شرح مکان نماز :
# سخنران استاد فیاض بخش
گزیده شرح حدیث معراج فصل هشتم
مراقب بیش از نیازهایمان باشیم.
اندازه نیاز خوب است بیش از نیاز حساب دارد
شرح مکان نماز :
# سخنران استاد فیاض بخش
گزیده شرح حدیث معراج فصل هشتم
سلام مراقب باش
سلام اخوی این آقای فیاض بخش رو نمی شناسم ولی شنیدم از بایزید تعریف کرد:
https://ebnearabi.com/8558/%D8%B4%D8%B7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B3%D8%B7%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%81-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3.html#%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%89_%D9%85%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%AE_%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D8%AF_%D9%88_%D8%AA%D8%B1%DA%A9_%D8%AD%D8%AC
بعضی ها ظاهر خوبی دارند ولی بعد ماهیتشون معلوم میشه مثل دولابی
ولی مطالب درباره این افراد بیشتر از یکی دو مورده
البته وحدت وجود عقائد شیعه نیست بلکه عقائد سایر فرق اسلام هم نیست و ریشه در مشرکین دارد.
این سایت رو مطالعه کنید بد نیست:
https://ebnearabi.com
ما می گیم خدا یکی است یهود هم می گه، بودا هم می گه. اما این کجا و ان کجا آن دیگری کجا.
مهم این نیست وحدت وجود از کجا اومده مهم اینه که ما تعریف مون با روایات و ایات بخوره
مثلا تعریف وحدت وجود از نگاه امام خمینی ره اینه:
چکیده
وحدت وجود به عنوان یکی از مهمترین مباحث مشترک عرفان و فلسفه و اساس فلسفه صدرایی، در برخی از آثار عرفانی امام خمینی مطرح شده است. امام در کتاب شرح دعای سحر مطابق بیان صدرالمتالهین که در اسفار از راه قاعده بسیط الحقیقه وحدت وجود را تبیین میکند پس از تعریف اسم رابطه موجودات عالم هستی با ذات احدیت را توضیح میدهد و در گامی فراتر با هیچ در هیچ دانستن موجودات، در جهان جز ظهورات اسماء الهی هیچ موجودی نمیبیند. به این ترتیب موجودات جهان که در یک نگاه خیال محضند با نگاهی دیگر کثراتی است که برای ظهور وحدت بحث بسیط مختفی خلق شدهاند. در مصباح الهدایه امام مراحل ظهور حضرت حق و رابطه ظهورات با مقام غیب الغیوب و نسبت اسماء و صفات با ذات احدیت را بیان میدارد. در این دیدگاه امام تمامی ظهورات حق را حجابی برای مقام غیب الغیوب حق میداند. در تفسیر سوره حمد نیز امام پس از توضیح اسماء الله و بیان فنای اسم در مسمی اظهار میدارد انسان تنها از طریق مراتبی از اسماء الهی میتواند از ذات مقدس حق به آگاهی ناقصی دست یابد.
در همین کتاب امام در شرح معنای رب بیان میدارد که همه چیز با اسم رب چیز است عالم با اسم رب شروع میشود و با اسم رب به پایان میرسد.
سخن فقیه عارف امام خمینی درباب وحدت وجود ؛ 29 بهمن 1393
بیشتر بخوانید: http://emam.com/posts/view/4941
اما من خودم در مورد وحدت وجود نظرم اینه که منظور همان توحید صفاتی توحید افعالی و توحید ذاتی هست
توحید فعلی مثلا انفال ۱۷ ما رمیت اذ رمیت
توحید صفاتی مثلا ۱۱۵ بقره
توحید ذاتی مثلا شاید کل من علیها فان رحمن ۲۶
نفرمود یفنی فرمود فان.
توحید ربوبی هم که سراسر قران است
اما بهترین روایت که در نهج البلاغه است و قشنگ توضیح داده این تیکه است:
علی ( ع ) میفرماید : " « داخل فی الاشیاء لا بالممازجة ، خارج عن الاشیاء لا بالمباینة » " ، یکی از مطالبی که نهجالبلاغه بر آن تکیه میکند این است که خدا از خود اشیاء بیرون نیست و از آنها جدا نیست ولی در عین حال داخل در اشیاء هم نیست لیس فی الاشیاء بوالج و مامنها بخارج
برای نقد وحدت وجود کتاب سرّ فاش خیلی جامع و مستدل بحث کرده.
آقا سید روح الله موسوی خمینی ره از مکتب ملا صدرا و ملا صدرا هم از مکتب ابن عربی منحرف وحدت وجود رو آورده و آیات و روایات کاملا ضد وحدت وجود هست.
اسماء یعنی ذات؟
و لله الاسماء الحسنی نحن والله الاسماء الحسنی یعنی ما ذات الله هستیم؟
اساس دین، شناخت خداوند است
و کمال تصدیق به وجود او، یکتا و یگانه دانستن اوست
و کمال اعتقاد به یکتایى و یگانگى او، پرستش اوست، دور از هر شایبه و آمیزه اى
و پرستش او زمانى از هر شایبه و آمیزه اى پاک باشد که از ذات او، نفى هر صفت شود
زیرا هر صفتى گواه بر این است که غیر از موصوف خود است و هر موصوفى، گواه بر این است که غیر از صفت خود است.
هرکس خداوند سبحان را به صفتى زاید بر ذات وصف کند، او را به چیزى مقرون ساخته
و هر که او را به چیزى مقرون دارد، دو چیزش پنداشته
و هر که دو چیزش پندارد، چنان است که به اجزایش تقسیم کرده
و هر که به اجزایش تقسیم کند، او را ندانسته و نشناخته است.
و آنکه به سوى او اشارت کند محدودش پنداشته
و هر که محدودش پندارد، او را بر شمرده است
و هر که گوید که خدا در چیست، خدا را درون چیزى قرار داده
و هر که گوید که خدا بر روى چیزى جاى دارد، دیگر جایها را از وجود او تهى کرده است.
خداوند همواره بوده است و از عیب حدوث، منزه است.
موجود است، نه آنسان که از عدم به وجود آمده باشد،
با هر چیزى هست، ولى نه به گونه اى که همنشین و نزدیک او باشد،
غیر از هر چیزى است، ولى نه بدان سان که از او دور باشد.
کننده کارهاست ولى نه با حرکات و ابزارها.
به آفریدگان خود بینا بود، حتى آن زمان، که هنوز جامه هستى بر تن نداشتند.
تنها و یکتاست زیرا هرگز او را یار و همدمى نبوده که فقدانش موجب تشویش گردد.
بایزید؟؟!!