پاسخ:
برادر عزیزم
ان شاء الله اگر من اشتباه می کنم خدا منو هدایت کنه اگر شما اشتباه کنید شما رو.
در مورد اولوالامر بهتر بود چیزی نمی گفتم چون یک بحث تخصصی بالاست و خلاف نظرات معمول برای فهمیدنش علاوه بر تفاسیر به تفسیر سوره مائده استاد قاسمیان مراجعه کنید. نیاز هست چندین ساعت گوش کنید تا تصمیم بگیرید.
گزیده صوت رو دارم ولی پیدا نکردم اگر پیدا شد براتون می ذارم و استدلالهایی که بیان می کنند چندین ساعت بحث رو نمی تونم در چند خط بیان کنم و اثبات عصمت از آیات دیگر و مقایسه دو تا اولوالامر و .... خیلی طولانی هست بگذریم به سایتشون یا خودشون مراجعه کنید.
ولایت از حضرت علی ع شروع می شه بعد معصومین تا امام زمان عج و تا ولایت فقیه و ایات و احادیث مربوطه.
تفسیر انواع مختلف دارد تفسیر قرآن با قران تفسیر روایی و .... یکی از بهترین روش ها روش علامه طباطبایی هست که می تونید در این مدل تفسیر تحقیق کنید و سعیم اینه که اساتیدی انتخاب کنم که از این روش استفاده می کنند.
استاد فیاض بخش بیوگرافیشون در اینترنت هست که شاگرد مستقیم آیت الله مطهری بودند و اساتید برجسته دیگه مثل سعادت پرور و ....
صفت مشبهه در معنا تفاوت ایجاد می کند مثلا مصلین و اقیموا الصلاه با هم فرق می کند. مومنون و الذین امنو با هم فرق می کند.
برای فهم بیشتر توضیح آیت الله جوادی آملی رو در مورد تفاوت الصالحین با عمل الصالحات رو ببینیم:
آیت الله جوادی:
جواب: چرا صالحین نه، صالحین جزء آن عمل صالحات شامل هم میشود. صالحین در لسان قرآن کریم غیر از عمل صالحات است. همه جزء *«الذین آمنوا و عملوا الصالحات»*﴿22﴾ هستند. صالحین مربوط به صلاح ذات است. دربارهٴ بعضی از انبیا دارد که *«و انه فی الاخره لمن الصالحین»*﴿23﴾. اینها همان تفاوتی که احیاناً بین اینهاست کافی است دیگر. بعضیها هستند جزو شهدایند، جزو نبیین نیستند. بعضی ممکن است جزو انبیا باشند جزو صالحین نباشند، صالحین ذات نه جزو عمل صالحات. رسول خدا وقتی خودش را معرفی میکند، میفرماید: *«ان وَلیِّیَ الله الذی نزَّل الکتاب و هو یتولی الصالحین»*﴿24﴾ که من مستقیماً در تحت ولایت الله ام که الله متولی صالحین است. صالحین که یک صفت مستمر است غیر از عملوا الصالحات است. عملوا الصالحات، صلاح در مقام عمل است. صالحین یعنی جوهرِ جوهر صلاح شد. دیگر معصیت نمیکند. یک همچین مقامی. ممکن است اگر شهیدی به آن مقام برسد، شاهد اعمال هم است.
پس به نظرم الذین آمنوا و مومنون فرق می کند
کلام اخر در مصداق الذین امنوا:
نداها و خطاب های قرآن اختصاص به زمان و افراد خاصی ندارد، بلکه در همه دوره ها و برای همه اعصار و نسل ها زنده و حاضر است .
از این رو گفتن «لبیک » هنگام خطاب (یا ایها الذین آمنوا) از آداب تلاوت قرآن است و این نشانه مستقیم و زنده بودن نداهای قرآنی است وگرنه لبیک گفتن به ندایی که زمانش سپری شده باشد، نمی تواند جدی و از روی حقیقت باشد . پس ندای بی واسطه (یا ایها الناس) نشانه رابطه ناگسستنی عبد و مولاست و تا از طرف انسان این رابطه قطع یا ضعیف نشود، از طرف خداوند همچنان پابرجاست (8)
معمول ترین خطاب در قرآن کریم همان خطاب به مؤمنان است که با تعبیر (یا ایها الذین آمنوا . .). شروع می شود . این تعبیر در قرآن کریم هشتاد و هفت مورد ذکر شده که نخستین آن آیه (یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا واسمعوا . .). (18) و آخرین آن آیه (یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا) (19) می باشد .
این تعبیر منحصرا در آیاتی است که در مدینه نازل شده است و در آیات مکی اثری از آن نیست; شاید به این دلیل که با هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه وضع مسلمانان تثبیت شد و به صورت یک جمعیت ثابت و صاحب نفوذ در آمدند و از پراکندگی نجات یافتند، لذا خداوند آنها را با عبارت «یا ایها الذین آمنوا ...» مخاطب قرار داده است .
این تعبیر ضمنا نکته دیگری در بر دارد و آن اینکه، حال که شما ایمان آورده اید و در برابر حق تسلیم شده اید و با خدای خود پیمان اطاعت بسته اید، باید به مقتضای این پیمان، به دستورهایی که پشت سر این جمله می آید، عمل کنید و به بیان دیگر: ایمان شما ایجاب می کند که این دستور را به کار ببندید .
قابل توجه اینکه، در بسیاری از کتب اسلامی از جمله منابع اهل تسنن، از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است که فرمودند: «ما انزل الله آیة فیها «یا ایها الذین آمنوا» الا و علی راسها و امیرها» ; (خداوند هیچ آیه ای از قرآن که «یا ایها الذین آمنوا» در آن باشد، نازل نکرده مگر اینکه حضرت علی علیه السلام رئیس و امیر آن است . یا به عبارت دیگر: یکی از مصادیق بارز و در راس مخاطبان، آیه «یا ایها الذین آمنوا ...» حضرت علی علیه السلام است (20) .
این آیه صرفا به گفتن و بیان اشاره نداره؛ بلکه مهمتر، به عملکرد اشاره داره. چون « تشیع » فعل هست؛ شیوع فحشا بطور عملی و عملکردی و اجرایی.